سرنوشتمان چنین بود مابادنیاامدیم دنیابامانیامد

قانون توتنهایی من است وتنهایی من قانون عشق

همه مان يك روز بالاخره بر سر اين دو راهي خواهيم ايستاد.

 

آنجا كه همسرمان خواهد گفت :


" يا من ، يا فیس بوک؟!"

 

 و چه لحظه ي سختي ست، لحظه جدايي از همسر...

 

 
 

  
 


 

خارجیا با مخفف کردن Short message service به sms

 

خواستن به دنیا بگن که خیلی مخن،

 

ولی ما با مخفف کردن sms به s جای بحث نذاشتیم براشون...

 

 

 

  
 

اولين حس مادرم به من تهوع بود....



از بقيه هيچ انتظاري ندارم ... !!!

 

 

   


 

روباهه اومد پای درخت گفت : سلام زاغی ...


زاغی با دستش پنیرو چسبید و گفت : من عمرا به تو پنیر نمیدم !!


روباه گفت : یه عمره همتون اسیر شورای تالیف کتب درسی هستین ،

 

 وگرنه تا حالا کدوم خری دیده روباه پنیر بخوره !؟؟؟

 


 

 

   

 

 

 

این خانم‌های که میگن ما هرگز ازدواج نمی‌کنیم

 

همون‌هایی‌ بودن که سر سفره شام قهر میکردن ،

 

 ۲۰ دقیقه بعدش تو آشپز خون ۲ برابر میخوردن .

 

 

 

  
 

 

پیدا کردن یک پسر وفادار ،


 

 از پیدا کردن یک مارمولک پرنده ی سخن گوی سرخابی تو اقیانوس آرام سخت تره  !!


 

  
 

 

 

روایت داریم تو بهشت قبض تلفن به جای اینکه بیاد،


 

میره !

 

 

 

   

 

 

خدايا اين همه چاله انداختي توي زندگي ما


خب يه دونشو مينداختي رو لوپمون...


 

  
 

دخترعمم 8 سالشه نوشته :کسی فرکانس جدید نشنال جئوگرافیک نداره؟ 


من تا 15سالگی جلو پنکه صدای اورانگوتان درمیاوردم اطرافیانم تشویقم میکردن...

 


 

 

   

 


 

 

یـــــه سوالیـــه مــدت هاســـت ذهنــــمو مشــغول کرده ...



من میخوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع میکرد

 


اون روز اول …



چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش«ق» باشه غ دومش«غ» ؟

 

 

  
 

دلیل اینکه تــُــــپــــــُـــلــَــم اینه که این همه


شعور و شخصیت در یک بدن لاغر جا نمیشه. . .

 


 


 

   


 

 

دختره نوشته: دلم خیلی گرفته..!!!


بعد پسره اومده براش نوشته: چرا عزیزم؟؟؟ تو به این خوشگلی , هیکلت به این خوبی ...

 

 چرا دلت باید گرفته باشه آخـــه؟؟؟؟!!!!


( من هرچقد فکر کردم دچار چالش فلسفی شدم اما آخرش نفهمیدم اینا الان چه ربطی داشت؟)


 

  
 


 

 

اون دزدي كه تو ماشين لباسشويي قايم ميشه و هر دفعه يه لنگه از جوراباي منو ميدزده ،


بدونه واگذارش كردم به خدا....

 

 


 

   

 

 

 

میگن تو روز قیامت گوگل به حرف میاد؛


همه جست و جوها و عکسایی که سرچ کردی رو لو میده...

 

در جـــــــــریان باشید

 


 

 

  
 


 

 

پسر داییم تو کنکور ۱۰۰تا مونده به آخر شده

 

بعد داییم شیرینی پخش کرده

 

به داییم میگم چرا خوشحالی حالا؟

 

گف آخه فک نمیکردم ۱۰۰نفر از این خنگ تر باشن !

 

 

 

  
 

اساسا اگه اونی که از روبرو میاد آشنا باشه و مشغول ور رفتن با موبایلش ،

 

 ینی قبل اینکه تو ببینیش دیدتت ، و ای&#

 

 

 

,

ساعت 11:4 AM توسط ادم وحوا| |

نوشته شده در یک شنبه 7 آبان 1391برچسب:,ساعت 2:7 PM توسط ادم وحوا| |


 
 


 

 
اندر احوالات شیخ
 
=================
روزی مردی سراغ شيخ آمد و گفت: یا شيخ، من با زنی همکار هستم و در موقع کار دست و بدنمان به هم میخورد. تکلیف چیست؟
شيخ فرمود بیارش اینجا ببینیم ارزش فتوا داره یا نه… !!!
(کتاب شیخ و ملاحظات قبل از فتوا جلد 15 صفحه 42)
=================
روزی سوسن (همسر شيخ) به اتاق اعتکاف شيخ وارد شدند و شيخ را خونین و مالین در حال ناله دیدند. شيخ در همان حال با زاری فرمودند: صد دفعه گفتم شبهای معراج این پنکه سقفی لعنتی رو روشن نکنین!
=================
یکی از اصحاب از شيخ پرسید: در روایات آمده که در بهشت برای مومنان شرابهایی وجود دارد كه مست كننده نيست، پس برای چه آن را می‌نوشند؟
شيخ پاسخ داد: بخاطر آنتی اكسيدانش !!!
(الاسرار فی الخوراکی)]
=================
روزی شیخ با خدا راز و نیاز کردی که ای خدا!
به خاطر سیب که تبعیدمون کردی به زمین،
به خاطر آب انگور هم که میفرستیمون جهنم!
فکر کنم کلا با میوه مشکل داریا..!
روزی شيخ (ره) رو به آسمان کرد و فرمود: پروردگارا! خودت را بر من بنما. ندا رسید: ای شيخ! ۴ پرنده مختلف را قطعه قطعه کن، گوشتهای آنها را با هم بیامیز و خوب چرخ‌گوشت کن. سپس به ۴ قسمت مساوی تقسیم کرده و هر قسمت را بر لب یک قله بگذار! شيخ نيز چنین کرد و با بدبختی از ۴ کوه بالا رفت و در حالی که نفس نفس میزد ... هر قسمت را بر نوک یک قله گذاشت
در آن لحظه ندا رسید: خوب دهنت سرویس شد؟ بازم بهت بنمایم یا کافیست؟
شيخ همانطور که نعره کشان راه بیابان در پیش گرفته بود به گوشت‌ها آبلیمو و زعفران زده و طعامی در خور برای خود آماده کرد
===================
هیچ چیز مانند سبیل نمی‌تواند شما دختران را از گزند نامحرمان در امان بدارد، حتی حجاب !!!
(برگرفته از سخنرانی شيخ (ره) در جمع دختران بسیجی سامرا)
=================
ﺭﻭﺯﯼﺩﻭ ﺯﻥ ﻧﺰﺩ شيخ ﺁﻣﺪﻧﺪﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. شيخ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﭽﻪ ﺭﺍﻭﺳﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻥﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ. ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻒﺷﺪ .
شيخ ﮐﻤﯽ ﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻗﺎﻋﺪﺗﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽ‌ﺷﺪ
==========
روزی دشمني به خدمت شيخ رسید و پرسید : اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟
شيخ فرمود : چیز خاصی نمی آفرید !!!
، اما دشمن از این سخن در شگفت ماند بیشعور اسلام نیاورد
(تذکره الاولیا-جلد 1-صفحه11)
روزی شخصی نزد شيخ (ره) رسید. شيخ فرمودند شما تازه رسیدی. خسته‌ای، فعلن نمی‌خواد سوال بپرسی !!!
=================
آیا می دانستید هر شيخ در طول زندگی خود حدود 70 مگابایت جمله تولید می کند؟
از سری فکت‌های آموزنده‌ی شيوخ
=====================
شيخ (ره): برترین شما نزد ما بهترین شماست و بهترین شما همانا برترین شماست
در روایات آمده که شيخ پس از گفتن این حدیث ریبوت شدند
============
شیخ در بستر مریضی و رو به مرگ بود. یاران را فراخواند تا فلان کتاب را برای او آورند. مریدان گفتند: شیخا، شما که در زمره‌ی مرگ هستید، کتاب به چه کار آید؟
شیخ پاسخ داد: فلان چیز در کتاب است که نمی دانم، بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم؟
یکی از یاران جواب داد: مگر خدا به شما علم لایتنهایی نداده است؟
چند لحظه سکوت برقرار شد. همه منتظر پاسخ بودند.
شیخ گفت: ای شیرازی... نمی‌خوای از جات بلند شی، زر اضافی نزن.
یاران می‌خواستند نعره بزنند، ولی شیخ تهدید کرد اگه کسی جیکش در بیاد با پشت دست محکم می‌زنه تو دهنش
======================
شبی قبل از جنگ شیخ مریدانش را داخل خیمه جمع کرده و به یاران گفت: ببینید، من بهتون نمی‌خوام دروغ بگم. فردا همتون در جنگ کشته می‌شید. پس حالا من چراغ رو خاموش می‌کنم. هر کس که نمی‌خواد فردا تو جنگ شرکت کنه، می‌تونه بره. پس چنین کرد. چراغ که روشن شد، همه‌ی مریدان رفته بودند و شیخ خیمه را در حالتی یافت که تمام وسایل آن غارت شده بود.
شیخ گفت: هاها! خیلی خوب، شوخی بامزه‌ای بود. حالا دوباره چراغ رو خاموش می‌کنم، همه چی رو برگردونید سر جاش.
چراغ که روشن شد، حتی البسه شیخ را هم ربوده بودند.
شیخ در حالی که برهنه وسط خیمه وایساده بود گفت: بچه‌ها بس کنین دیگه
. کم‌کم داره بی‌مزه میشه. من یه بار دیگه چراغو خاموش می‌کنم…
شیخ خواست چراغو روشن کنه که انگار چراغ رو هم برده بودن
=============
 
روزی شيخ به انیشتین فرمود: یا انیشتین. انیشتین رویش را برگرداند و گفت بله. شيخ فرمود اول صدایم را شنیدی یا مرا دیدی؟ انیشتین گفت اول صدایتان را شنیدم. شيخ فرمود پس چرا می‌گویی سرعت نور از صوت بیشتر است. انیشتین از تئوری خود پشیمان شد و فورا برای اسلام Apply کرد !!!



--
نوشته شده در چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:24 AM توسط ادم وحوا| |

سوال: با توجه به اينکه يکي از دلائل اثبات دعوي، اقرار است آيا بنده مي توانم با استناد به اقرار شفاهي شوهرم مبني بر اينکه « خر بوده که به خواستگاري من آمده » او را تحويل باغ وحش بدهم؟
پاسخ: بله که مي توانيد؛ اتفاقا مسئولين باغ وحش هم از اينگونه خرها که بصورت داوطلبانه غذاي شيرها و کروکوديل ها مي شوند به شدت استقبال مي کنند!

-----------------------------------------------------------------------------------------
سوال: با توجه به اينکه مهريه همسر من حدود 500 ميليون تومان است ولي ديه او فکر کنم يه 90 ميليوني باشد لذا به نظر شما بهتر نيست که به جاي پرداخت مهريه اش با خودرو از روي او رد شوم و سپس ديه اش را بپردازم؟
پاسخ: مسلم است که بهتر مي باشد فقط نبايد فراموش کنيد که گاهي عزرائيل هم از پس برخي زنان بر نمي آيد پس به نفعتان است پس از رد شدن از روي همسرتان، مجددا دنده عقب گرفته و چندبار رفت و برگشت از رويش رد شويد و جهت محکم کاري چندتا دستي و تيکاف هم روي جسدش بکشيد سپس با اورژانس تماس بگيريد!

-----------------------------------------------------------------------------------------

سوال: يکساعت پيش، عاقد از طريق اينترنت و چت روم، در حال جاري کردن صيغه عقد دائم من و پسر مورد علاقه ام که در شهر ديگري زندگي مي کند بود که درست در لحظه ايکه من مي خواستم جواب بله را بدهم بواسطه خرابي خطوط، ديسکانکت شدم. حالا تکليف صيغه نيمه کاره ما چيست؟
پاسخ: شما فقط بايد برويد و دعا کنيد که در فاصله دي سي شدن تا کانکت مجددتان، هيچ دختري از دخترانيکه در اد ليست ياهوي پسر مورد علاقه تان حضور دارند، آن نشده و پيامي حاوي لفظ « بله » براي او نفرستند وگرنه عجالتا بايد باز هم سال ها صبر کنيد تا شايد دوباره تقي به توقي بخورد و يکنفر حاضر به ازدواج اينترنتي و آنلاين با شما گردد

. ------------------------------------------------------------------------------------------

سوال: به موجب ماده 179 قانون مدني، شکار کردن موجب تملک است پس چرا آقاي قاضي، پسران پولداري که توسط من شکار شده اند را به تملک من در نمي آورد؟
پاسخ: مقصود از شکار، استفاده از تير مخصوص کمان يا تير اسلحه مي باشد و استفاده از سلاح چشم و تير نگاه جهت شکار شامل اين ماده نمي شود. مضافا اينکه شکار شامل حيواني مي شود که ذاتا حيوان است نه انساني که با ديدن چشم و ابروي شما خر شده!

-----------------------------------------------------------------------------------------

 نازنين . ل از مشهد : دختري هستم 25 ساله ؛ بمدت 6 ماه به عقد پسري درآمدم که بعدا فهميدم من را فقط بخاطر ثروت ميلياردي پدرم مي خواسته و بهمين دليل هم از او جدا شدم . حالا مي خواستم ببينم تکليف هداياي ميليوني که در دوران عقد براي او خريدم چيست ؟!
پاسخ : بدليل حساسيت پرونده ، آدرس مي دهم که حضورا به دفترم مراجعه فرماييد تا در خصوص اموال ميلياردي و هداياي ميليوني و ازدواج و آينده مان بطور خصوصي گفتمان نماييم !
نوشته شده در چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:22 AM توسط ادم وحوا| |

 


 

 

 

 

 

قصاب: مرتیکه ی چاقوکش

 

کارگر: مرتیکه‌ی حمّال

 

فروشنده‌ی خدمات یا کالا: مرتیکه‌ی دلّال


 

ورزشکار: مرتیکه‌ی تنه‌لش

 

بازرگان: مرتیکه‌ی دزد

 

مهندس راه و ساختمان: مرتیکه‌ی عمله

 

پزشک: مرتیکه‌ی قاتل

 

طنزپرداز: مرتیکه‌ی دلقک

 

نوازنده: مرتیکه‌ی مطرب

 

شاعر: مرتیکه‌ی بیعار

 

دانشمند: مرتیکه‌ی بیکار


 

سخن‌ور: مرتیکه‌ی ورّاج

 

منتقد: مرتیکه‌ی عقده‌یی

 

قاضی: مرتیکه‌ی بی‌وجدان

 

 

=

 

نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:,ساعت 11:51 PM توسط ادم وحوا| |


از الان گفته باشم :

همينيه كه هست.

بخدا مي تونين نخونين!

نه كه بشينين تا آخرشو بخونين بعد غرغرشو به من بزنين كه چقدر تكراري بود

 از الان گفته باشم

 


 



 

 

 

یعنی اگه رو نوشابه نمی نوشتن “خنک بنوشید” ،
من میجوشوندم بعد میخوردم !!!

یه خانوم همسایه داریم که هر وقت میخواد پارک دوبل کنه ،من با نیم کیلو تخمه میشینم تو تراس نیگاش میکنم …
اصن یه وضیه هااااااااا

یکی دکتر میشه..
یکی مهندس میشه..
.
.
.
.
خب منم درس عبرت شدم برا بقیه!!!

بهترین لحظه زمانیست که فکر میکنی فراموشت کردم
اما ناگهان اس ام اسی میرسه که فکر میکنی منم
اما میبینی ایرانسل بوده !

کانون فرهنگی آموزش قلمچی اعلام کرد که اصغر فرهادی از سال اول دبیرستان در آزمون های این موسسه شرکت میکرده !!!

یارو زنگ میزنه رستوران میگه غذا چی دارید ؟
خانمه میگه : پیتزا ، جوجه کباب ، کوبیده ، مرغ ، استیک
یارو میگه خوش بحالتون ما تو یخچال کوفت هم نداریم !

پدر بزرگ رو به نوه:
بدو برو قایم شو ،امروز مدرسه رو پیچوندی معلمت اومده دنبالت
نوه: نـــــــه، شما باید قایم شی، …
من بش گفتم نمیام چون شما فوت کردین!!!

شیطان هرکاری کرد آدم سیب نخورد!
رو کرد به حوا گفت : بخور واسه پوستت خوبه !

یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده اینه که این آتشنشان های محترم ، چرا همون طبقه ی اول نمی شینن که وقتی میخوان برن ماموریت مجبور نشن از اون میله ها سر بخورن بیان پایین؟!

 زن به محض ورود شوهرش به طرف او رفت و گفت: عزیزم نمیدونی واسه جشن تولدت چی خریدم!!!
مرد تشکر کرد و گفت: حالا بگو ببینم چی خریدی؟
زن گفت : صبر کن برم بپوشم و بیام!!!!!

میدونی پنج شنبه شبها بعد از 12 شب چی میشه؟
.
.
.
.
.
.

فکر بد نکن جــــــــــــمعه میشه!!!!

آقا خروسه ضمن اظهار خوشنودی از افزایش قیمت مرغ ادامه داد،
خیلی خوشحالیم که به بالاخره نوامیس عریان ما از پشت ویترن ها جمع آوری شد !

لذتی که در سر کشیدن پارچ هست در گرفتن ماچ نیست

سخن قصار از غضنفر
.
.
.

سوال امتحاني غضنفر:
ضامن آهو کيست؟
جواب غضنفر: قسمتي ازبدن آهو است كه اگر آنرا بكشيم آهو منفجر ميشود!

 امروز از برنامه Google earth پشت بوم خونمون رو پیدا کردمو نشون مامانم دادم!
حالا یه نقطه سیاه پیدا کرده با کلی ذوق و شوق میگه:
این منم دارم لباس پهن میکنم !
بعدم که بابام اومد،مامانم با ذوق موضوع رو بهش گفت !
بابام اومده میزنه پسِ گردنم میگه:
بی غیرت! چرا عکس مامانتو میذاری تو اینترنت ؟!
من :|

اینم از مملكت ما

تو تلویزیون
۲ ساعت در مورد سرویس جاسوسی گوگل صحبت می‌کنند! آخر برنامه که میخواد پست الکترونیک بده آدرس جیمیل میده !!!!!

مجری 20:30 راس هشت و نیم اومده میگه: با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد بقیه اخبار رو بعد از اذان مغرب به سمع و نظر شما میرسونیم !!!!!!

تو مملکتی که کنجد روی نون بربری یه نوع آپشن حساب می‌شه دیگه ...!؟!؟!؟!؟!؟

مجری از طرف می‌پرسه نظرتون راجع کتاب تو اتوبوس چیه؟ میگه خوبه، هوا گرمه تو اتوبوس باهاش خودمو باد میزنم !!!!!

طرف عروسیشو مختلط می‌گیره و توش مشروب سرو می‌کنه ولی تاکید عجیبی داره که حتما عروسیش باید شب تولد یکی از ائمه باشه !!!!

توی تهران، کل جدول مندلیف رو با یه نفس میکشی تو بدن !!!!!

رفتم داروخونه میگم پماد ضد خارش میخوام, یارو زیر لب میگه نیگا جوونای این مملکت حال ندارن خودشونو بخارونن !!!!!

امشب به خانمم میگم از پای سیستم پاشو میخام ایمیلامو چک کنم . میگه صداتو بیار پایین دیگه از روح الله داداشی که گنده تر نیستی !!!!

خواستگار اومده بابام میگه نمیدونم هر چی خودت میگی؟ منم گفتم نه ! میگه تو غلط کردی مگه بحرف توئه !!!!!

یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دسته های صندلیش ماله خودمونه یا بغل دستیمون !!!!

دختر عمه ام رو تو خیابون با یه پسره دیدم هول شده میگه داداشمه !!!!

قیمت نون سنگك با ویندوز 7 ، یكیه، !!!!

رفتم نمایندگی سایپا به مسئولش میگم فرمون ماشین زیاد صدا میده، چه كار كنم؟ میگه صدای ضبط رو زیاد كن !!!!!

همونقد که پسرا از دخترای سیبیلو خوششون نمیاد ، همین احساس رو دخترا نسبت به پسرایی که زیر ابرو برمیدارن دارن . گفتم که در جریان باشید ... :|

شرایط "داف" شدن در ایران:
1_لنز ترجیحاً آبی
2_بینی عمل شده(جدیداً می گن عروسکی,همون خوکیه قدیم)
3_لب پروتز شده(هر پارت لب به اندازه ی خربزه)
4_آرایش خیلی خیلی غلیظ(همون هفت قلم کفایت می کنه)
5_لباس های مورد دار(از اون بی ناموسیا)
6_مهمترین گزینه داشتن اعتماد به سقف ودیوار کاذب

یه دوست دختر هم نداریم بعد از اینکه احوال خودشو پرسیدیم احوال دوستش رو بپرسیم...=)))))))
حالا دخترا نریزن سرم منو بتركوننا شوخی بودا!!!!گفته باشم

یه روز یه كامیون گلابی داشته توی جاده می رفته كه یه دفعه می‌افته توی یه دست‌انداز، یكی از گلابی‌ها می‌افته وسط جاده، بر می‌گرده به كامیون نگاه می‌كنه و میگه:
گلابی‌ها، گلابی‌ها!
گلابی‌ها میگن: گلابی، گلابی!
كامیون دورتر می شه،
صداشون ضعیف‌تر می شه.
گلابی میگه: گلابی‌ها، گلابی‌ها!
گلابی‌ها می گن: گلابی، گلابی!
باز كامیون دورتر میشه، گلابی میگه: گلابی‌ها، گلابی‌ها!
اما صدای گلابی دیگه به گلابی‌ها نمی‌رسه! گلابی‌ها موبایل راننده رو می گیرن و زنگ میزنن به موبایل گلابی،اما چه فایده كه گلابی ایرانسل داشته و توی جاده آنتن نمی‌داده!
گلابی یه نفر رو پیدا می‌كنه كه موبایل دولتی داشته، زنگ می‌زنه به راننده و می گه: گوشی رو بده به گلابی‌ها، وقتی كه گلابی‌ها گوشی رو می گیرن، گلابی میگه: گلابی‌ها، گلابی ها!
گلابی ها می گن: گلابی، گلابی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اون شور و اشتیاقت تو حلقم ،
واقعا دوست داری باز هم ادامه داشته باشه؟!؟!؟!؟!؟

 

 

شنفتین میگن:دیگ به دیگ میگه روت سیاه؟
پسر عموم چهار ساله شه. رو هم چهل سانت قد نداره ها اومده به من میگه سفید برفی چطوره؟
میگم یعنی چی؟
میگه اخه تو کوتوله هشتمی خاک تو سرت
نه شما بگید فک و فامیله داریم؟؟؟؟


یکی از عاشقانه ترین صدا ها در دوران جاهلیت صدای کانکت شدن مودم به اینترنت بود
یادش بخیر



ما دهـه شصتیـــا همیشه فک میکردیـــم دهه هفتادیـــا رو مُــخـن !!
جا داره اینجــا بخاطر این قضاوت عجولانــه معذرت خواهی کنیـــم
D:
هنوز دهه هشتادیــــا رو ندیده بودیـــــــم


پسر همسایه بغلیمون چند روزی بود همش زیر چشی نگا می کرد انگار یه چیزی می خواست بگه !بعد چند روز اومده جلو میگه ببخشیدا چند روز هی یه چیزی می خوام بگم روم نمیشه!!!! شما کتاب فیزیک هالیدی دارین؟؟؟؟؟ اگه دارین نرم بیخود بخرم!!!!!!!!!! آخه پسر همسایس ما داریم؟؟


دلداری غضنفر به پسرش موقع آمپول زدن :
هرچی کمتر بهش بیشتر فکر کنی، بیشتر دردش کمتر میشه ... !


من نمیفهمم این دختر پسرایی که توی فیسبوک ریلیشن شیپ میزنن،
چرا تا دعواشون میشه سریع میان میزنن سینگل!!
والا یه ذره صبوریم خوب چیزیه!
منم با مامانو بابام دعوام میشه ولی هیچوقت نمیام بزنم:
... سرِ راهــــی ..!:)



دختر : عزیزم من کیف پولم رو توی خونه جا گذاشتم ، الان هم 50 هزار تومن نیاز دارم ، فوریه بهم قرض میدی ؟
پسر : بیا این 3 هزار تومن رو بگیر برو خونه و کیفت رو بیار


خانومه تلفن زده به بابام که ما یه دستگاهی میفروشیم که قیمت قبض برق رو تا سی درصد کاهش میده بابام بهش گفت ممنون پسرم کنتور رو دستکاری کرده قبضمون صد درصد کاهش داشته اگه خواستید نصف قیمت واسه شما حساب میکنیم . واقعا فک و فامیل صادقه ما داریم!


اومدن خونمون عيد ديدني يكي از بچه هاشون نيومده بود، بقيه عيدي گرفتن، فردا اومدن در خونه، داخل نيومدن ،بچهه كه نيومده بود و فرستادن بالا ،گفت عيدتون مبارك ،كاري نداريد؟ ما هم حق لوتي رو تقديم كرديم و رفت.
اي خدا فاميله داريم؟


تا حالا دقت کردین وقتی موبایل نو میخری هی از دستت میوفته ولی بعد از چند وقت دیگه نمیوفته !


یه مینی بوس آدم از شهرستان میان . تو یه خونه 50 متری میخوان 3 هفته بمونن . اونوقت ما مجبوریم بریم خونه دوستامون بمونیم . فک و فامیله ما داریم ؟


یه خره باحسرت به اسب نگاه می کنه، می گه اى کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم!

نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 2:37 PM توسط ادم وحوا| |


Power By: LoxBlog.Com